آرشيو وبلاگ اخبار و مطالب جدید و جالب پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 20:0 :: نويسنده : امیر نصرالهی
در قرن ششم هجری از شهر پرآوازه نیشابور ستارهای در آسمان علم و عرفان ایران زمین درخشیدن گرفت؛ نام وی فریدالدین ابوحامد ابراهیم بن اسحق نیشابوری است. از سال تولد و حتی زندگی این عارف بلندآوازه اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما وی همانند پدر به شغل عطاری و داروفروشی اشتغال داشته و از این راه امرار معاش و به مردم کمک مینموده است؛ در گذشته بسیاری از عرفا و حکما برای امرار معاش و گذران زندگی و با هدف خدمت به خلق شغل طبابت را انتخاب مینمودهاند که ابنسینا و عطار از آن جملهاند. شیخ فریدالدین طبق سیره عرفا مدتی به سفر پرداخته و از محضر استادان وقت از جمله شیخ مجدالدین بغدادی بهره جسته است و بعد از اسفار بسیار باز در همان داروخانه خویش به سر میبرده است و حتی بعضی از آثار خویش از جمله مصیبتنامه و الهینامه را در همان دکان عطاری تالیف کرده است. این عارف ایرانی و اسلامی در طول عمر بابرکت خویش آثار گرانبهایی از خویش به یادگار گذارده است، وی در آثار خود که به نظم و نثر نگارش یافته، کوشیده است مفاهیم بلند و عالی عرفانی را در قالبهای ساده و در عین حال ژرف و در زی تماثیل و استعارات بیان نماید. آثار عطار و شیوایی کلام وی بیانگر عظمت و بلندای روح این عارف گرانقدر است؛ از جمله آثار وی منطقالطیر یا همان مقامات طیور است که به نظم نگارش یافته است، شیخ بزرگوار در این کتاب داستان مرغانی را بیان میکند که با راهنمایی هدهد (هدهد در دیدگاه عرفانی همان استاد طریق است که طالب را به سوی حقیقت راهنمایی و در اسفار سلوکی معاضدت مینماید) به قصد کوه قاف و دیدار سیمرغ عزیمت مینمایند و در این سفر پرخطر از هفت وادی عرفانی (سلوکی) عبور کرده و از خیل مرغان تنها سی مرغ میتوانند به قله قاف راه یابند و در آخر درمییابند که سیمرغ خود، این سی مرغ است که به مقام کاملان رسیده و آیینه سیمرغ گشتهاند. این داستان مشحون از معانی عرفانی عمیق است که با دقت در آن میتوان به عمق و ژرفای کلام وی پی برد، برای مثال کوه قاف که مقصد پرندگان است، از منظر عرفان همان جایگاه بلندی است که از زمین و تعلقات مادی فاصله دارد و قله آن آشیانه کاملان و واصلان و سیمرغ صفتان است که در عین حال بسیار صعب و سخت است رسیدن به آن مقام و مرتبت چنان که خود وی میفرماید: عشق بر سیمرغ جز افسانه نیست زانکه عشقش کار هر مردانه نیست وی در اسرارنامه که دیگر اثر منظوم اوست به بیان مفاهیم حکمی میپردازد و با زبان نغز خویش آن معانی را تشریح و معنی میکند و هریک را در قالب حکایتی مطرح مینماید، برای مثال درباره جان و تن و پیوند این دو با هم چنین میگوید: مثال جان و تن خواهی ز من خواه مثال کور و مفلوج است در راه یعنی جسم به کور و جان به افلیج تعبیر شده که افلیج بر گردن کور نشسته و فرمان راه میدهد و کور افلیج را به مقصد میرساند و مرکب وی میباشد (یعنی روح بر مرکب جسم نشسته و آن را هدایت مینماید و جسم نیز روح را برای رسیدن به مقصد و مقصود معاضد است) که بیانی است بسیار شیوا و رسا در ارتباط بین روح و جسم. و یا در جای دیگر در زی حکایتی از فقر ذاتی انسان نسبت به حضرت خداوند سخن میگوید که در روز قیامت هیچ توشهای نزد انسان بهتر و ارزشمندتر از همان عطیه الهی به انسان نیست تا آن را بازگرداند به حضور جانان تا شاید مورد قبول واقع شود، میفرماید: عزیزا چون تو نقد آن نداری که سلطان را نثاری در خور آری ز حق میخواه جانت را معانی که تا هر چت دهد بر وی فشانی چه دولت بیش از این دانی گدا را که جانی بر فشاند پادشا را تذکرهالاولیاء اثر دیگر عطار و به نثر است، در این کتاب به شرح حال و کرامات عارفان و سالکان پرداخته و حالات روحی عارفان و بزرگان ایران زمین را به رشته تحریر درآورده است که ابتدای آن با ذکر محامد امام جعفر صادق(ع) و پایان آن نیز متبرک به نام امام محمد باقر(ع) است. مصیبتنامه، پندنامه و خسرونامه نیز از دیگر آثار این عارف ایرانی است، اما آثار دیگری نیز به وی منتسب است از جمله هیلاجنامه، مظهرالعجایب و… که بعضا صحت انتساب این آثار را به عطار مورد تردید قرار میدهند. در کل عطار در آثار خویش کوشیده اندیشه عرفانی ایرانی و اسلامی را متجلی کند تا آیندگان آن را چراغ راه خود سازند و از تراوشات پاک فکری و اشراقات روحانی وی بهره برند و خود بر این نکته اذعان میکند که کلام وی نه برای مردم عادی بلکه برای طالبان حقیقت و مشتاقان وصل دوست کارساز و دلانگیز است، چنانچه میفرماید: ولیکن این سخن با مرد راه است نه با دیوانه و دیوان سیاه است عاقبت این عارف الهی و طبیب روحانی در حمله وحشیانه مغول و توسط یکی از آنها به شهادت رسید و بدن شریفش در نیشابور به خاک سپرده شد و مقام این حکیم الهی زیارتگاه صاحبدلان و شوریدگان است. نظرات شما عزیزان:
|
||